بخشهای اصلی
پیوندهای سریع
دریافت اطلاعات پایگاه
لطفاً نشاني پست الكترونيك خود را برای دريافت اطلاعات و اخبار پايگاه در كادر زير وارد كنيد.
آمار سایت
- كل کاربران ثبت شده: 3019 کاربر
- کاربران حاضر در وبگاه: 0 کاربر
- ميهمانان در حال بازديد: 36 کاربر
- تمام بازديدها: 5092461 بازدید
- بازديد 24 ساعت قبل: 896 بازدید
| تاریخ ارسال: 1401/4/4 |
چهل و هشتمین نشست کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی؛ دو فضایی شدن جهان برگزار شد. چهل و هشتمین نشست کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی؛ دو فضایی شدن جهان، در روز سهشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۱ به همت کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی و با همکاری انجمن ایرانی مطالعات جهان برگزار شد با موضوع «انتقال از فردیتگرایی به نوعگرایی؛ شخصیسازی به مثابۀ تئوری توطئه» برگزار شد. سخنران این نشست، دکترای مطالعات ارتباطات و رسانههای نوین از دانشگاه وین و عضو کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی دانشگاه تهران، دکتر ابراهیم محسنی آهویی، بود.

وی سخنرانی خود را با ذکر مقدمهای آغاز کرد و گفت: مطالعات رسانه، دیگر راجع به فراگیری دانش و مهارتهای رسانهای برای مقاصدی چون کشف حقیقت نیست. در عصر پسا حقیقت صورتهای متکثر نوحقیقت، حقیقت نرم، و حقیقت سبک برداشت کلاسیک از حقیقت به عنوان امر مطلق را ممکن کرده است. به عقیده وی این حوزه مطالعاتی اکنون بیش از همه نیاز به درک ساخت اجتماعی رسانه و تمامی مفاهیم زیر مجموعۀ آن است.
او شخصیسازی را اینطور تعریف کرد و ادامه داد: شخصیسازی امروزه به صورت مفهوم عام، جهانشمول و طبیعی در حوزه رسانه پیش فرض گرفته میشود. معادل رسانهای فردیتگرایی، شخصیسازی است. مهمترین مزیت رسانههای نوین شخصیسازی همه جوانب است. در مطالعات رسانه صرفاً نمیتوان به مهارتآموزی یا دانش رسانهای بسنده کنیم. بدون پرداختن به ساخت اجتماعی رسانه، فهم رسانه امکانپذیر نیست. وی در این فرصت به واکاوی دوگانه فردیتگرایی در برابر نوعگرایی پرداخت و گفت: رسانهها عملاً بر اساس شخصیسازی کار نمیکنند بلکه فعالیت آنها بر اساس نوعگرایی است. مثل همۀ مفاهیم ساخت نئولیبرالیسم، فردیتگرایی یک برساخت ایدئولوژیک است. او افزود: در حوزه رسانههای نوین شخصیسازی مطلقا کاربرد ندارد بلکه دلیل دیگری باعث بقا آن شده است. وی در اینباره به سه دلیل محوری اشاره کرد و گفت: محور اول این است که فردیتگرایی پتانسیل فوق العادهای برای تولید تئوریهای توطئه دارد. نظریه توطئه برای تولید شک و بدگمانی تولید میشود. سوء کارکرد دوم فردیتگرایی تظاهر به کارکرد تجاری آن است. و سومین و کم اهمیتترین خیالی بودن جهان رسانه است.
وی در توضیح کارکردهای فردیتگرایی گفت: این کارکردها به خوبی نشان میدهند که چرا این رویکرد علیرغم ناتوانی همچنان در مطالعات رسانه محوریت دارند. دو کارکرد اساسی این روایتها، سلب مسئولیت از سیستمها، پروراندن رویایی گزینشگری انسان و شکلدهی به نوعی اعتماد به نفس است. به بیان او از طریق این دو کارکرد شخصیسازی و فردیتگرایی عملاً آوردههای اقتصادی و سیاسی گستردهای برای نظام کنترل و نظام حکمرانی دارند و همینطور به دلیل خروجی رویای گزینشگری برای حوزه بازار دستیابی به تنوع بازار و در نتیجه توسعه ارزش افزوده تجاری برای سرمایهگذاران است.
او هدف نظامهای توتالیته و فاشیستی که فردیتگرا نیستند را همسانسازی تودهوار انسانها عنوان کرد و گفت: آنها ادعای فردیتزدایی دارند. مایِ فردیتگرا و شخصیساز و و دیگرانِ تودهساز و همسانساز در واقع یکی از محورهای اصلی داوری اخلاقی و زیباییشناسی در جهان است. گفته میشود فردیتگرایی سرشار از آزادی، اعتماد به نفس و خوداظهاری بوده و در مقابل همسانسازی منشأ شر است.
سپس در تشریح مفهوم کورپوریت مدیا گفت: همه رسانههای نوین، مبتنی بر صورتبندی کورپوریت مدیا فعالیت میکنند. کورپوریت مدیا عقل سلیم جهان را میسازد و مرجع حقیقت در عصر پسا حقیقت است. محصول کورپوریت مدیا مثل رسانههای کلاسیک، محتوا، مرز، خبر و اطلاعات نیست و هدف آن تولید انسان راضی است. مهمترین خصیصه آن این است که کل فضای اجتماعی را به فضای اطلاعات تبدیل میکند. چون هدف آن کنترل است و این کار را با مدیریت اطلاعات انجام میدهد. ایدئولوژی کورپوریت مدیا راست افراطی است. مخصوصاً نوع اعتدالگرایانه آن. مفهوم اعتدال در نظامهای سیاسی جهان متفاوت است. منظور از راست فراطی در سیاست و اقتصاد به نیروهایی گفته میشود که گرایش به بازار آزاد دارند.
محسنی آهویی در توصیف متاورس گفت: متاورس یک صورت آرمانی جهان شخصیسازی شده است. متاورس هیچ ارتباطی با جهان فیزیکی ندارد. هیچ اثری هم بر آن ندارد. متاورس راهبرد تجاری برای پیشگیری از سقوط ارزش فیسبوک و جلوگیری از رسواییهای سیاسی است که فیسبوک با آن مواجه شده بود.
وی در نتیجهگیری کوتاهی از سخنان خود گفت: رسانههای نوین بر اساس شخصیسازی فردیتگرایی کار نمیکنند و اگر هم کار کنند قادر به اثرگذاری نیستند. بلکه مطابق با ساخت کلی سیستم شناختی انسان عمل میکنند. تئوریهای توطئه منافع تجاری و برساخت و ساخت تخیلی جهان رسانهای، سه عامل اصلی بقای ادعای کارآمدی شخصیسازی رسانه هستند. وی خاطرنشان کرد مشتریان اصلی تئوریهای توطئه شخصیسازی سیاستمداران و بازار هستند چرا که تکهتکهشدن جامعه و بدگمانی توسعه نگرانی از طریق اشاعه تئوری توطئه منافع تجاری و سیاسی آنها را تأمین میکند.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد این ارائه نقطه شروعی برای بازاندیشی در مفاهیمی باشد که فکر میکنیم اغلب اینها مفاهیم طبیعی هستند. بنابراین در جهان علم و به صورت خنثی و بیطرفانه تولید شدند یا ارزش اندیشیدن دارند.
او شخصیسازی را اینطور تعریف کرد و ادامه داد: شخصیسازی امروزه به صورت مفهوم عام، جهانشمول و طبیعی در حوزه رسانه پیش فرض گرفته میشود. معادل رسانهای فردیتگرایی، شخصیسازی است. مهمترین مزیت رسانههای نوین شخصیسازی همه جوانب است. در مطالعات رسانه صرفاً نمیتوان به مهارتآموزی یا دانش رسانهای بسنده کنیم. بدون پرداختن به ساخت اجتماعی رسانه، فهم رسانه امکانپذیر نیست. وی در این فرصت به واکاوی دوگانه فردیتگرایی در برابر نوعگرایی پرداخت و گفت: رسانهها عملاً بر اساس شخصیسازی کار نمیکنند بلکه فعالیت آنها بر اساس نوعگرایی است. مثل همۀ مفاهیم ساخت نئولیبرالیسم، فردیتگرایی یک برساخت ایدئولوژیک است. او افزود: در حوزه رسانههای نوین شخصیسازی مطلقا کاربرد ندارد بلکه دلیل دیگری باعث بقا آن شده است. وی در اینباره به سه دلیل محوری اشاره کرد و گفت: محور اول این است که فردیتگرایی پتانسیل فوق العادهای برای تولید تئوریهای توطئه دارد. نظریه توطئه برای تولید شک و بدگمانی تولید میشود. سوء کارکرد دوم فردیتگرایی تظاهر به کارکرد تجاری آن است. و سومین و کم اهمیتترین خیالی بودن جهان رسانه است.
وی در توضیح کارکردهای فردیتگرایی گفت: این کارکردها به خوبی نشان میدهند که چرا این رویکرد علیرغم ناتوانی همچنان در مطالعات رسانه محوریت دارند. دو کارکرد اساسی این روایتها، سلب مسئولیت از سیستمها، پروراندن رویایی گزینشگری انسان و شکلدهی به نوعی اعتماد به نفس است. به بیان او از طریق این دو کارکرد شخصیسازی و فردیتگرایی عملاً آوردههای اقتصادی و سیاسی گستردهای برای نظام کنترل و نظام حکمرانی دارند و همینطور به دلیل خروجی رویای گزینشگری برای حوزه بازار دستیابی به تنوع بازار و در نتیجه توسعه ارزش افزوده تجاری برای سرمایهگذاران است.
او هدف نظامهای توتالیته و فاشیستی که فردیتگرا نیستند را همسانسازی تودهوار انسانها عنوان کرد و گفت: آنها ادعای فردیتزدایی دارند. مایِ فردیتگرا و شخصیساز و و دیگرانِ تودهساز و همسانساز در واقع یکی از محورهای اصلی داوری اخلاقی و زیباییشناسی در جهان است. گفته میشود فردیتگرایی سرشار از آزادی، اعتماد به نفس و خوداظهاری بوده و در مقابل همسانسازی منشأ شر است.
سپس در تشریح مفهوم کورپوریت مدیا گفت: همه رسانههای نوین، مبتنی بر صورتبندی کورپوریت مدیا فعالیت میکنند. کورپوریت مدیا عقل سلیم جهان را میسازد و مرجع حقیقت در عصر پسا حقیقت است. محصول کورپوریت مدیا مثل رسانههای کلاسیک، محتوا، مرز، خبر و اطلاعات نیست و هدف آن تولید انسان راضی است. مهمترین خصیصه آن این است که کل فضای اجتماعی را به فضای اطلاعات تبدیل میکند. چون هدف آن کنترل است و این کار را با مدیریت اطلاعات انجام میدهد. ایدئولوژی کورپوریت مدیا راست افراطی است. مخصوصاً نوع اعتدالگرایانه آن. مفهوم اعتدال در نظامهای سیاسی جهان متفاوت است. منظور از راست فراطی در سیاست و اقتصاد به نیروهایی گفته میشود که گرایش به بازار آزاد دارند.
محسنی آهویی در توصیف متاورس گفت: متاورس یک صورت آرمانی جهان شخصیسازی شده است. متاورس هیچ ارتباطی با جهان فیزیکی ندارد. هیچ اثری هم بر آن ندارد. متاورس راهبرد تجاری برای پیشگیری از سقوط ارزش فیسبوک و جلوگیری از رسواییهای سیاسی است که فیسبوک با آن مواجه شده بود.
وی در نتیجهگیری کوتاهی از سخنان خود گفت: رسانههای نوین بر اساس شخصیسازی فردیتگرایی کار نمیکنند و اگر هم کار کنند قادر به اثرگذاری نیستند. بلکه مطابق با ساخت کلی سیستم شناختی انسان عمل میکنند. تئوریهای توطئه منافع تجاری و برساخت و ساخت تخیلی جهان رسانهای، سه عامل اصلی بقای ادعای کارآمدی شخصیسازی رسانه هستند. وی خاطرنشان کرد مشتریان اصلی تئوریهای توطئه شخصیسازی سیاستمداران و بازار هستند چرا که تکهتکهشدن جامعه و بدگمانی توسعه نگرانی از طریق اشاعه تئوری توطئه منافع تجاری و سیاسی آنها را تأمین میکند.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد این ارائه نقطه شروعی برای بازاندیشی در مفاهیمی باشد که فکر میکنیم اغلب اینها مفاهیم طبیعی هستند. بنابراین در جهان علم و به صورت خنثی و بیطرفانه تولید شدند یا ارزش اندیشیدن دارند.
کلیدواژه ها: نتقال از فردیتگرایی به نوعگرایی؛ شخصیسازی به مثابۀ تئوری توطئه | دانشکده مطالعات جهان | انجمن ایرانی مطالعات جهان | کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی | ؛ دوفضایی شدن جهان | دکتر ابراهیم محسنی آهویی |
مطالب مشابه
دفعات مشاهده: 329 بار |
دفعات چاپ: 80 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر