بخشهای اصلی
پیوندهای سریع
دریافت اطلاعات پایگاه
لطفاً نشاني پست الكترونيك خود را برای دريافت اطلاعات و اخبار پايگاه در كادر زير وارد كنيد.
آمار سایت
- كل کاربران ثبت شده: 2826 کاربر
- کاربران حاضر در وبگاه: 0 کاربر
- ميهمانان در حال بازديد: 35 کاربر
- تمام بازديدها: 4996789 بازدید
- بازديد 24 ساعت قبل: 675 بازدید
نشست «ایالات متحده آمریکا، تحریمهای اقتصادی و جنگ روانی: دولت ترامپ و تحول در ماهیت نظم جهانی» برگزار شد
| تاریخ ارسال: 1397/9/3 |
دانشکده مطالعات جهان با همکاری مؤسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا، و انجمن ایرانی مطالعات جهان نشست «ایالات متحده آمریکا، تحریمهای اقتصادی و جنگ روانی: دولت ترامپ و تحول در ماهیت نظم جهانی» را با چهار سخنران در روز دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۷ در تالار حنانه برگزار کرد.

موضوعات این نشست عبارت بود از تحریم اقتصادی: ابزار جنگ در سیاست خارجی؛ و جنگ روانی و رسانهای: راهبردها و کاربردها. چهار سخنران این نشست عبارت بودند از دکتر ساسان شاهویسی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی اندیشه و تدبیر انقلاب اسلامی، دکتر ابراهیم محسنی، استادیار گروه مطالعات ایران دانشکده مطالعات جهان، دکتر حامد وفایی، استادیار گروه چین دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی، و دکتر احسان رسولینژاد، استادیار گروه مطالعات روسیه دانشکده مطالعات جهان. اداره جلسه نیز بر عهده دکتر فؤاد ایزدی، استادیار گروه مطالعات آمریکا بود. این نشست بههمت دکتر حسن حسینی، استادیار گروه مطالعات آمریکای دانشکده مطالعات جهان برگزار شد.

در نشست «ایالات متحده آمریکا، تحریمهای اقتصادی و جنگ روانی: دولت ترامپ و تحول در ماهیت نظم جهانی»، دکتر شاهویسی با موضوع «تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران» از جنبه اقتصادی به تحریمهای آمریکا علیه ایران نگریست. اقتصادهای پرقدرت مانند اقتصاد چین نیز در مواجهه با تحریم پس از شوکی کوتاهمدت، تمامی تواناییها و ظرفیتهای خود را به کار گرفتند تا پیشرفت و رشد اقتصادی خود را دنبال کنند. در مواجهه با هر تحریمی، تعرفهها، تغییر برابری ارزها، تغییر در بازارها، و کششپذیری در توسعهیافتگی بازار نیازمند بازهای زمانی است، هر چقدر هم که اقتصاد کشور تحریمشونده پویا بوده باشد. از طرفی، ایالات متحده آمریکا با اعمال هر تحریم، فرصتهایی را که طی پنجاه سال گذشته در هندسه اقتصاد بینالملل خود بهوجود آورده است، از میان برمیدارد. به باور وی، این ابزار تهدیدکننده برای اقتصاد خود آمریکا نیز تهدیدشونده عمل خواهد کرد.
دکتر شاهویسی، با این مقدمه تحریم را اینگونه تعریف کرد: «استفاده از ابزار اقتصادی برای تحقق اهداف یا دیدگاههای سیاسی.» تحریم ممکن است یکجانبه، دوجانبه یا چند جانبه باشد و ممکن است در بلوکبندی نظامهای سیاسی تحقق یابد- مانند جریان جنگ سرد که بلوک غرب بلوک شرق را بایکوت کرد – یا ممکن است در رفتارهای عادی اقتصادی باشد- مانند مراودات امروز چین و آمریکا که در عین تعاملات، با ابزارهای اقتصادی یکدیگر را تهدید میکنند.
ایران از اول خرداد ۱۳۵۹، اولین تحریم محاصره اقتصادی و تکارزی را تجربه کرد. البته، به باور برخی صاحبنظران، دوران مصدق نیز دوران تحریم ایران بوده است. به باور وی، تحریمهای اقتصادی در تلاش است که یک هدف مشخص را دنبال کند و آن در انقیاد قراردادن کشور هدف است. هر تحریمی، ابعاد، ابزارها و عمق خاص خود را دارد. ایران کشوری چندوجهی در اقتصاد نبوده است، بهخصوص در سال ۱۹۷۹ میلادی که رتبه بیستوپنجم را در اقتصاد جهان دارا بودیم، ۹۵ درصد صادرات کشور نفت و ۱۰۰ درصد درآمد ملی کشور از نفت بود. در دهه نود، بیش از ۵ تا ۶ میلیارد دلار از درآمد نفتی ایران در اختیار آمریکاییها بود. بعد از انقلاب اسلامی، بهشدت این مؤلفههای اقتصادی تغییر یافت. در دوران ریاست جمهوری کلینتون ابزارهای جدیدتری برای تحریم اقتصاد ایران وضع و ۲۵ دستور اجرایی اثرگذار تدوین شد. بیش از ۲۰۰۰ طرح داده شد که از یک زمانی به بعد دیگر از شمارش خارج گردید. در سایت گروه بحران بخشی وجود دارد با عنوان «سایت عنکبوت» (spider web) که بهتفصیل درباره تحریمها صحبت شده و دارای توضیح تاریخی، توضیح موضوعی است و دلایل و رژیم حقوقی حاکم بر تحریمها شرح داده شده است.
به باور این استاد، در تحقیق درباره تحریم باید به ابعاد مختلف آن از جمله حقوقی، سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی توجه داشت. هدف اصلی تحریمها ممکن است تغییر رژیم، مهار یا برخورد و محدودکردن یا هر سه باشد. وجه اشتراک همه تحریمها، اقتصاد مشترکی است که با آمریکا دارند و آمریکا از آن بهعنوان ابزار اعمال فشار استفاده میکند.

دکتر شاهویسی افزود در دورههای بعد شکل تحریم آمریکا علیه ایران تغییر کرد. تا شروع هزاره سوم، پنج دوره تحریم علیه ایران تعریف شده است. دوره پنجم پردامنهترین است و ۱۷ نوع و سه نسل را از ۲۰۰۱ شامل میشود. در این تحریم به سراغ ابزارهای کمککننده به اقتصاد ایران رفتهاند، از جمله بانکها که ابتدا تحریم از بانک سپه و ملی و ملت آغاز شد و بعد شامل بانک مرکزی نیز شد؛ بعد به سراغ مقامات و عناصر اثرگذار رفتند؛ سپس، وارد بخش خصوصی و مؤسسات شدند، و در نهایت ساختارها را با تحریم مواجه کردند. گرچه این تحریمها را هوشمند خطاب میکنند، زیرا میان حاکمیت و مردم تفاوت قائلاند، ولی در عمل مردم را نشانه رفتهاند تا با ایجاد اعتراض مردمی بهدلیل چالشهای پیشآمده در زندگی روزمره، عبور از ایران را با قابلیتها و ظرفیتهای آن دنبال کنند، و نه صرفاً مهار و تغییر را.
دکتر شاهویسی راهبردهای آمریکا را در تحریم ایران بر اساس دوگانه درد و استقامت تحلیل کرد. در تحریمها درد افزایش، و استقامت شناسایی و کاهش مییابد. در اثربخشی تحریمها به این دو متغیر بهشدت توجه میشود. ایران در مذاکرات دیپلماسی استقامت و تعدیل درد را دنبال میکند، در حالی که دیپلماسی آمریکایی افزایش درد و تعدیل استقامت است. به بیان دیگر، آمریکاییها از دیپلماسی اقتصادی برای از بین رفتن فرصتها، و بهچالشکشیدن قابلیتهای حاکمیتی و اقتصادی استفاده میکنند، و ایران با مذاکرات بهدنبال تعدیل درد تحریمها و افزایش نرخ استقامت است. آمریکا در گزارش راهبردی خود درباره ایران در سال ۲۰۱۱-۲۰۱۲ اعلام کرد که ایرانیها نسبت به تحریمها واکسینه شدهاند. وی تنها راهحل مقابله با تحریمها را استقامت خواند که آمریکاییها برای برهمزدن استقامت، جنس، اثر و کارکرد تحریمها را با رویکرد عملیات روانی و به چالشکشیدن استقامت تغییر میدهند. در جای دیگری از این گزارش راهبردی آمده است که تحریم سازوکاری است که باید در آن به تغییر مؤلفههای مالی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و علم و فناوری بههمراه تحریمها توجه داشت و به درونزاکردن اقتصاد، افزایش صادرات غیرنفتی، تغییر بازیگران و نقشآفرینان اقتصاد غیرنفتی، چندوجهی و متکثرکردن نظام بانکداری دولتی به نیمهدولتی و امروز به تقریباً ۷۰ درصد غیردولتی اشاره شده است. دکتر شاهویسی تأکید کرد صنعت بانکداری کشور البته نیازمند روزآمدسازی است.
در بخش دیگری از این گزارش نقل شده است که مردم و گروههای فشار از جریانهای سیاسی مختلفی پیروی میکنند. بخش بزرگی از قابلیت تحریم، توجه به جریانهای دوقطبی است. گروهی معتقدند که تحریمها باید از میان برداشته شود و گروه دیگر بهدنبال بیاهمیت بیان کردن تحریمهایند. این جریان دوقطبی در افزایش اثر تحریمها همافزایی ایجاد میکند. رویکرد دیگر، بهخصوص با تیمهای مذاکرهکننده، وادارکردن ایران به دادن امتیاز است. به باور وی ایران اهل مذاکره است ولی از کارکرد دامنه نفود راهبردی خود در منطقه، مقابله با تغییر ساختار سیاسی با محرکهای حقوق بشر و در نهایت حفظ رژیم هستهای خود صرفنظر نخواهد کرد.
دکتر شاهویسی در آخر افزود: «مهار مطلق و همهجانبه اتفاقی بود که در عراق و لیبی رخ داد. اما رویکرد آمریکا در ایران ایجاد محدودیت نسبی و دامنزدن به دوقطبیگری است.»

دکتر محسنی، سخنران دوم نشست «ایالات متحده آمریکا، تحریمهای اقتصادی و جنگ روانی: دولت ترامپ و تحول در ماهیت نظم جهانی» بود. عنوان سخنرانی وی «تحریمها و جنگ روانی» بود. وی در ابتدای نشست تحریم را در حوزه دیپلماسی فشار و چنین تعریف کرد: «هر تلاشی که بخواهد طرف مقابل را متقاعد کند که اقدام در دست انجام را متوقف کند، یا اقدامی را انجام دهد که تحریمکننده میخواهد، یا کاری را که در دست انجام دارد متوقف و به حالت قبل بازگرداند.» وی متقاعدسازی را محور اصلی تحریمها خواند و افزود گاه سخن از مهار و لطمهزدن بهمیان میآید که بحث جنگ مطرح و از قالب تحریم خارج میشود. بر پایه این تعریف، تحریم موفق تحریمی است که متقاعدسازی در آن رخ دهد. شکست تحریم یعنی ادامه روند تحریمشونده. به باور وی، صرف هزینه تحمیلشده به کشور هدف ابزار مناسبی برای سنجش اثرگذاری تحریم نیست، بلکه اگر تحریم به تغییر رفتار منجرشود، موفق عمل کرده است. ولی اگر تغییر ایجاد نکند، هر چقدر هم که هزینه تحمیلشده بالا باشد، در دیپلماسی فشار آن تحریم موفق نیست.
دکتر محسنی سه وجه را برای منطق تحریم برشمرد: ماهیت عمومی متقاعدسازی (بعد افکار عمومی؛ با افزایش فشار به مردم یا بهدنبال تغییر سیاست و شرایطاند یا بهدنبال تغییر شرایطگذاران)، ایجاد افتراق و شکاف در بین مسئولان و افراد تأثیرگذار (تضعیف واحد سیاسی و معطوفکردن توجهها به داخل ساختار، کاهش تابآوری در برابر تحریمها که سبب میشود آثار تحریم برای مردم ملموستر شود)، و تضعیف واحد سیاسی با افزایش محدودیتهای اقتصادی.
وی برای تحریمها در عمل سه هدف را برشمرد: دوقطبیسازی در میان مسئولان، از دست رفتن تابآوری کشور، متقاعدسازی مردم به توقف این روند یا دستکم ایجاد دوقطبیگری در سطح جامعه.

دکتر محسنی در ادامه سخنان خود بر دوقطبیشدن مسئولان، تأثیرگذران و نخبگان جامعه، و بر افکار عمومی متمرکز شد. وی در دوقطبیشدن، منافع شخصی افراد را مطرح کرد که برخی با تحریمها و برخی با افزایش تعاملات گسترده منتفع میشوند. وی از تحریمهای هوشمند و مورد هدفقراردادن بخشی از مسئولان در تحریم سخن گفت و فهرست طولانی شخصیتها در تحریم را عنوان کرد که بر پایه جایگاه آنان در جغرافیای سیاسی کشور، توزیع و اقدامات آنها و رقبای سیاسی شکل میگیرد. در بخشی دیگر از افراد عبور میکند و وارد احزاب میشود. ساختاری که بهدنبال ایجاد انسجام و افزایش تابآوری است، در برابر تحریمها توفیق بیشتری دارد. دکتر محسنی برای روشنترشدن بحث، سقوط اتحاد جماهیر شوروی را مثال آورد و افزود اتحاد جماهیر شوروی با اینکه مشکلات اقتصادی و اجتماعی آن دههها بود که وجود داشت، زمانی سقوط کرد که مسئولان آن به این جمعبندی رسیدند و این بحث در میانشان افتاد که این شرایط دیگر نمیتواند ادامه یابد. تا زمان اتحاد مسئولان، دستکم در بحث مسائل بینالمللی، خبری از سقوط اتحاد جماهیر شوروی نبود و قادر به مدیریت شرایط بودند.
این استاد گروه مطالعات ایران در بحث افکار عمومی گفت برخی بر این باورند که تحریم در کشورهای دموکراتیک و کمتر دموکراتیک با یکدیگر متفاوت است. به باور وی در بحث تحریم در افکار عمومی، صرفنظر از بحث دموکراتیک، دو جنبه نهفته است که فضایی را برای تصمیمگیرندگان ایجاد میکند مبنی بر متقاعدسازی (persuasion) و دوقطبیسازی (polarization). او در متقاعدسازی کشور آفریقای جنوبی را مثال آورد که تحریمهای حیثیتی بسیار نقش داشت، و در بحث دوقطبیسازی به جنگ داخلی ایرلند اشاره کرد.
وی افزود اگر این دو اتفاق رخ ندهد، انسجام ملی پیرامون پرچم شکل میگیرد و به ملیشدن صنعت نفت، جنگ کریمه و محبوبشدن پوتین، و تحریم چین در سال ۱۹۷۲ اشاره داشت.
دکتر محسنی در نتیجهگیری بحث خود افزود تحریمها زمانی شکست میخورد که درخواست تحریمکننده در بخش قابلتوجهی از جامعه تحریمشونده وجاهت نداشته باشد. وی راههای مقابله با تحریم را چنین برشمرد: سیاستزدایی از اقدامات، مذاکرات و استقامت، از میان بردن مشروعیت درخواست تحریمکننده در افکار عمومی، افزایش تابآوری با اقتصاد مستقل، و مواجهه کشور تحریمکننده با جبههای متحد.
دکتر محسنی تحقق شکست در تحریم را دشوار ندانست. به بیان وی، در بررسی تحریمها، چه تحریمهای یکجانبه و چه در سطح بینالمللی، در موفقترین حالت توفیق تحریم ۳۳ درصد و در برخی گزارشها حتی کمتر از ۵ درصد بوده است. سؤال مطرح این است که با اینکه تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد اعمال تحریم موفقیت چندانی نداشته است، پس چرا اعمال میشود؟ دکتر محسنی در پاسخ، سیاستهای داخلی کشور تحریمکننده را برشمرد که با اعمال تحریم به کشوری دیگر بهدنبال اهدافی در داخل کشور خود است، نه پیشبرد اهداف خارجی؛ و دوم، هدف اظهارشده هدف واقعی نیست و کشور تحریمکننده وارد جنگ اقتصادی شده است ولی برای پنهانکردن ماهیت جنگ آن را در چارچوب فشار اقتصادی قرارمیدهد.

سخنران سوم نشست «ایالات متحده آمریکا، تحریمهای اقتصادی و جنگ روانی: دولت ترامپ و تحول در ماهیت نظم جهانی» دکتر وفایی بود. وی با بیان این مطلب که شناخت ما از چین، چین واقعی نیست، بلکه شناخت چین از دریچه واسطههاست، ابراز امیدواری کرد با راهاندازی رشته مطالعات چین در دانشکده مطالعات جهان این نقص در ایران مرتفع شود. عنوان سخنرانی وی «تحریمهای آمریکا و جمهوری خلق چین» بود.
دکتر وفایی چینیها را بهدلیل دارا بودن سابقه تحریم، دارای حس همزادپنداری برشمرد و به نقل از کارشناس چینی مسائل بینالملل در توییت خود در توییتر چینی و نه آمریکایی گفت: «افراد پا به سن گذاشته در چین، با اصطلاح تحریم ناآشنا نیستند. از تأسیس جمهوری خلق چین ۶۹ میگذرد و در تمام این سالها، تحریمها چماقی بوده که آمریکا در بالای سر مردم چین مدام تکان داده و در تمام این سالها ابزاری برای تحقیر و آزار مردم چین بوده است.» وی در این توییت عکسی از اتحاد چین و پاکستان را قرار داده است. پاکستان بهعنوان عضو ناظر و دارای حق رأی در شورای امنیت، در بحث اعمال تحریم به چین بنا به درخواست آمریکا، رأی منفی و تأثیرگذاری داده بود.
دکتر وفایی در بخش تاریخچه تحریمهای ایالات متحده بر علیه چین به موارد مهم زیر اشاره کرد:– سال ۱۹۴۹، نخستین تحریم آمریکا علیه چین پس از تأسیس جمهوری خلق چین، با محدودکردن تسلیحات پیشرفته
– سال ۱۹۵۰، در جریان جنگ دو کره و مداخله چین در این جنگ
– سال ۱۹۵۹، تحریم همهجانبه حملونقل که به نزدیکشدن چین به روسیه انجامید
آغاز مناسبات چین با آمریکا از ۱۹۷۲ با فروش تسلیحات و هلیکوپتر و تجهیزات نظامی چین تا سال ۱۹۹۹ ادامه یافت.
– سال ۱۹۸۹، واقعه میدان تیانامن چین، که جنبش دموکراتیکخواهی در چین سرکوب و صادرات آمریکا به چین قطع شد. در این زمان اسرائیل فروش تجهیزات نظامی به چین را آغاز کرد.
– سال ۱۹۹۶، تحریم دوباره حملونقل چین، بهدنبال تحویل یک فروند هواپیمای شناسایی آمریکا، توسط تایوان به چین– سال ۱۹۹۹، در جریان جنگ بالکان که سفارت چین بمباران شد.
به بیان دکتر وفایی تحریم لزوماً بهمعنای جنگ تجاری و اقتصادی نیست. آمریکا با افزایش ناگهانی تعرفههای کالاهای چینی تحت عنوان «حمایتگرایی»، رسماً تحریمها را آغاز کرد. چینیها با تحریم چنین برخورد کردهاند:
– تقابل پینگپنگی در برابر دیپلماسی پینگپنگی (از اوایل ۱۹۷۰)– تعامل و تقابل، دو لبه یک قیچی
– معامله و مقابله (بحث تعرفهها).
راهکارهایی که پکن در برابر واشنگتن که بلافاصله اتخاد کرد و برگرفته از فرهنگ چینیهاست به شرح زیر است:
– مقابله به مثل (تعرفههای فولاد و آلومینیم)
– تعرفه سویا (علیه سویای آمریکا، سویا در مناطقی از آمریکا کشت میشود که به ترامپ رأی دادهاند)
– ورود به حوزههای غیرفیزیکی (استفاده از توریسم بهعنوان سلاح و تحریم سفر چینیها به آمریکا، یا عدمخرید از فروشگاههای زنجیرهای آمریکا)
– تحصیلات آکادمیک و دانشجویان (۳۹ میلیارد دلار تراز تجاری مثبت آمریکا از پول گردشگران و دانشجویان چینی در آمریکاست)– شرکتهای آمریکایی فعال در چین
– اوراق قرضه ایالات متحده.
در وفایی به کتاب مشهوری در چین اشاره کرد که جزو چهار کتاب مهم ادبیات چین است، با عنوان سفر به غرب. در این کتاب میمونی نقل شده است به نام مانکیکینگ که میتواند خود را به هر شکلی درآورد و هیچ موجودی امکان مقابله با آن را ندارد. این میمون در مقابله با موجودی عظیم و قوی در برابر خود که تنها موجودی بود که توان مقابله با آن را نداشت، به شکل مگسی درمیآید و به بدن آن موجود عظیمالجثه وارد شد و آن را شکست داد. چینیها در مواجهه با آمریکا همچون مانکیکینگ معتقد بودند باید به درون آن وارد شد تا آن بتوان بر آن غلبه کرد.
راهبرد چینیها تعامل و تقابل همزمان در مواجهه با تحریمهای آمریکاست و در آن بسیار ثابتقدماند. افکار عمومی چین نیز در این زمینه کاملاً با حکومت همپاست. امروز این آمریکاست که به حمایتگرایی متهم است و چین حامی اقتصاد آزاد شناخته میشود.
سخنران چهارم نشست «ایالات متحده آمریکا، تحریمهای اقتصادی و جنگ روانی: دولت ترامپ و تحول در ماهیت نظم جهانی»، دکتر رسولینژاد، با عنوان «اقتصاد روسیه و تحریمهای غرب» بود. وی مفهوم تحریم در روابط بینالملل و اقتصاد را در سه چارچوب گذشته اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه، تحریمهای کنونی علیه روسیه، و چشمانداز پیشروی اقتصاد روسیه ترسیم کرد.
.jpg)
دکتر رسولینژاد تحریم را چنین تعریف کرد: «ابزاری برای اعمال فشار اقتصادی بر کشور(ها) در جهت تعدیل در سیاستها و رفتار آن(ها)». به بیانی دیگر، تحریم امتناعی نظامیافته محسوب میشود از برقراری روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی یا نظامی دولت یا گروهی خاص از دولتها بهمنظور تنبیه یا ایجاد رفتار مورد قبول از سوی کشور تحریمشده.
این استاد گروه مطالعات روسیه، تاریخچه اعمال تحریمهای اقتصادی علیه روسیه را در سه برهه زمانی مطرح کرد: قبل از قرن بیستم، در زمان شوروی، و پس از فروپاشی شوروی.
وی در دوران قبل از قرن بیستم، به مورد هانس اشلیت در سال ۱۵۴۸، ممنوعیت مهاجرت نیروی کار ماهر و واردات فناوری توسط انگلستان در سال ۱۷۵۰، و ممنوعیت ورود نیروی کار ماهر توسط آلمان در دهه ۱۷۶۰ اشاره کرد.
دکتر رسولینژاد اهم تحریمها علیه شوروی را در قرن بیستم و در زمان شوروی را چنین برشمرد:– تحریم اقتصادی علیه شوروی در سالهای ۱۹۱۷-۱۹۲۰
– تحریم طلای شوری توسط غرب در ۱۹۲۵
– تحریم کل کالاهای صادراتی شوروی توسط غرب طی سالهای ۱۹۳۱-۱۹۳۳
– محاصره شهر لنینگراد شوروی بهمدت حدود ۹۰۰ روز توسط ارتش آلمان در جریان جنگ جهانی دوم
– تحریم فناوری شوروی در سال ۱۹۴۹
– ماده الحاقی جکسون- ونیک در سال ۱۹۷۴
– تحریم شوروی توسط آمریکا در سال ۱۹۷۹، بهدلیل حمله شوروی به افغانستان
– تحریم ساخت لوله گازی «اورنگوی-پاماری-اوژگوراد» در سال ۱۹۸۱٫
در دوره دوم، یعنی پس از فروپاشی شوروی، تحریمهای اقتصادی مهم علیه کشور روسیه به قرار زیر بوده است:
– تحریم روسیه توسط غرب بهدلیل جنگ با گرجستان در سال ۲۰۰۸
– تحریم مگنیتسکی توسط آمریکا، بهدلیل کشتهشدن سرگئی مگنیتسکی در زندان مسکو در سال ۲۰۱۲
– تحریم روسیه توسط غرب، بهدلیل دخالت در امور داخلی اوکراین در سال ۲۰۱۴
– تحریم صادرات کالاهای مصرف دوگانه به روسیه، بهدلیل مسمومکردن سرگئی اسکریپال در اوت ۲۰۱۸٫ در سپتامبر ۲۰۱۸، برخی شرکتهای روسی در زمینه صنایع فضایی و دفاعی همچون نیلکو گروپ، ایروکامپوزیت تحریم شدند.
دکتر رسولینژاد در مورد تحریمهای سال ۲۰۱۴ غرب علیه روسیه دلایل زیر را برشمرد:
– پیشزمینههای بروز بحران میان روسیه و غرب
– در ۱۷ مارس ۲۰۱۴، آمریکا نخستین بسته تحریمهای دیپلماتیک را یک روز پس از رفراندوم کریمه علیه روسیه اعمال کرد. بهدنبال آن همپیمانان آمریکا نیز به شرح زیر روسیه را تحریم کردند: ۱۸ مارس ۲۰۱۴ کانادا، ۱۹ مارس ۲۰۱۴ استرالیا، ۲۰ و ۲۱ مارس ۲۰۱۴ اتحادیه اروپا، ۲۹ مارس ۲۰۱۴ اوایل اپریل، آلبانی، ایسلند، مونتهنگرو و اوکراین.
– نخستین تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه شرکت نفتی چرنامارنفتگار در ۱۱ آوریل ۲۰۱۴٫ در ۲۸ آوریل همان سال، دولت آمریکا تحریمهای اقتصادی را متوجه ۱۷ شرکت دولتی روسی کرد.
– تحریم دو غول انرژی روسیه، یعنی روسنفت و نواتک، همچنین دو بانک بزرگ گازپروم و ونشاکونوم توسط آمریکا در ۱۷ ژوییه ۲۰۱۴٫
روسیه پس را تحریمهای غرب بر ضد خود بر سر مسئله اوکراین، سیاست مقاومت اقتصادی را در پیش گرفت. به بیان دکتر رسولینژاد، روسیه در مقابله با تحریمها برنامههای زیر را دنبال کرد: چرخش تجاری، جانشینی واردات، افزایش مقاومت اقتصادی علیه شوکهای برونزا، منطقهگرایی، همسویی و اتحاد ملی در مقابل تحریمها، تحریمهای متقابل مانند کشورهای تحریمکننده، تهدید به ممنوعیت استفاده از حریم هوایی برای کشورهای غربی و ممنوعیت واردات خودرو و منسوجات از آنها، تأسیس صندوق حمایت از بنگاههای آسیبدیده از تحریم، فروش ذخایر دلاری و تبدیل آن به طلا توسط بانک مرکزی روسیه.
این استاد گروه مطالعات روسیه در پاسخ به این پرسش که «آیا تحریمهای غرب علیه روسیه تأثیر داشته است؟» به سخنی از ولادیمیر پوتین در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۴ در مورد تحریمهای آمریکا استناد کرد: «آمریکا بهدنبال تحقیر ما نیست، بلکه میخواهد ما را زیرپایش قراردهد. آمریکا میخواهد مشکلات خود را از طریق اعمال هزینه به ما حل کند. آمریکا میخواهد ما را تحت نفوذ خود قراردهد. هیچ کشوری هیچگاه در طول تاریخ موفق به چنین کاری در مورد روسیه نشده است و در آینده هم هیچ کشوری نمیتواند چنین کاری انجام دهد.»
مردم روسیه نیز طی پیمایش مرکز لوادا در سال ۲۰۱۵، ۷۲ درصد بسیار موافق و موافق، ۱۸ درصد کاملاً مخالف و مخالف، و ۱۰ درصد بدون پاسخ، نظر خود را درباره ادامه روسیه به اقتصاد ضد تحریمی ابراز داشتند. همچنین، ۷۶ درصد از مردم روسیه با استفاده از محصولات داخلی در شرایط تحریم بسیار موافق و موافق بودند.
دکتر رسولینژاد در پیشبینی وضعیت اقتصاد روسیه، دو عامل مؤثر بر سناریوهای مختلف و پیش روی اقتصاد روسیه را چنین عنوان کرد: عامل نخست، شوک قیمت نفت که از اواسط سال ۲۰۱۴ میلادی اتفاق افتاد و از نوع شوک منفی (کاهش شدید قیمت جهانی نفت) و علل اصلی آن از محل کاهش فعالیتهای اقتصاد جهان و شوک عرضه و تقاضا در بازار جهانی نفت بود. با توجه به وابستگی شدید بخش درآمد بودجه دولت فدرال روسیه از محل درآمدهای نفت و گاز، این کاهش شدید بهمعنای از تعادل خارج شدن اقتصاد ملی این کشور تحت کسری شدید بودجه و کمبود دلار نفتی بود.
عامل دوم، تنشهای سیاسی روسیه با کشورهای جهان و منتجشدن آن به اعمال تحریمهای اقتصادی از سوی غرب و متحدانش علیه این کشور است. تنش میان اوکراین و روسیه از سال ۲۰۱۴ میلادی به اعمال تحریمهای مختلف از سوی غرب و متحدانش علیه این کشور انجامید که این تنش میان روسیه و غرب در زمینه تحریمهای اقتصادی در حال حاضر نیز وجود دارد که خود عامل بازدارنده در رشد و توسعه همگرایی جهانی و اقتصاد ملی کشور روسیه شده است.
دکتر رسولینژاد در جمعبندی سخنان خود، چهار فضای آینده اقتصاد روسیه را در چارچوب افزایش قیمت نفت و کاهش آن، و افزایش و کاهش تحریمها چنین رسم کرد: فضای نخست، تحول ساختار اقتصادی؛ فضای دوم، توسعه و رشد شتابان اقتصادی؛ فضای سوم، رکود اقتصادی؛ و فضای چهارم، بحران اقتصادی.
این نشست با پرسش و پاسخ حضار خاتمه یافت.
دفعات مشاهده: 2323 بار |
دفعات چاپ: 287 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر