انجمن ایرانی مطالعات جهان- نشست «ایالات متلاطم امریکا، سیاست داخلی و خارجی دولت ترامپ» برگزار شد
نشست ایالات متلاطم امریکا، سیاست داخلی و خارجی دولت ترامپ

حذف تصاویر و رنگ‌ها  | تاریخ ارسال: 1396/2/13 | 

نشست علمی “بررسی دولت جدید آمریکا وابعاد گوناگون آن” به همت گروه مطالعات آمریکای دانشکده مطالعات جهان، موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپای دانشگاه تهران و انجمن ایرانی مطالعات جهان و باحضوراساتید وپژوهشگران برجسته این حوزه، روز سه شنبه ۱۷ اسفند درتالار حنانه دانشکده مطالعات جهان برگزار شد.

در نشست تخصصی “ایالات متلاطم آمریکا: سیاست داخلی و خارجی دولت ترامپ” سیاست داخلی و خارجی ایالات متحده آمریکا پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در دو بخش جداگانه توسط اساتید مربوطه مورد بررسی قرار گرفت.

دربخش نخست که مربوط به بررسی سیاست خارجی دولت ترامپ بود، دکتر جهانگیرکرمی؛ مدیر گروه مطالعات روسیه، آسیای میانه و قفقاز دانشکده مطالعات جهان به تحلیل روابط ایالات متحده و روسیه در دولت جدید آمریکا پرداخت.

وی به موضوع روابط تاریخی ایالات متحده و روسیه و شکل گیری آن از قرن ۱۹ میلادی و کش و قوس هایی که در طول سالیان بعد که مهم ترین آن ها ائتلاف این دو کشور در جنگ جهانی دوم و افول آن در طی جنگ سرد بود، اشاره کرد.

دکتر کرمی گفت: در۲۶ سال اخیر این دو کشور درگیری های خاصی بر سر بعضی موضوعات داشتند که در برهه ای همراهی روس ها و درپاره ای اوقات، مخالفت آن ها را به همراه داشته است.

وی همچنین افزود: مسائلی که دولت تازه کار ترامپ در مقابل روسیه پیش روی خود می بیند ابتدا مسئله سپر دفاع موشکی است که برای هر کدام از طرفین مهم محسوب می شود، هر دو کشور با طرح این موضوع سعی برایجاد همپایگی راهبردی کرده اند که البته آخرین مورد مربوط به استارت ۲می شود که عدم موفقیت را در پی داشت .

پیمان استارت جدید میان روسیه و آمریکا در سال ۲۰۰۹ مطرح و سپس در سال ۲۰۱۰ در شهر پراگ پایتخت جمهوری چک به امضای هر دو طرف رسید.امضا کنندگان این پیمان دیمیتری مدودیف از روسیه و باراک اوباما از آمریکا بودند. این پیمان به منظور کاهش تسلیحات هسته ای بین دو طرف امضا شد و قابلیت اجرایی آن تا ۵ فوریه ۲۰۲۱ است.
سپس دکتر کرمی یادآور موضوع گسترش ناتو شد و گفت: علیرغم توافق ایالات متحده آمریکا وشوروی سابق در سال ۱۹۸۹ برای عدم گسترش ناتو و انحلال پیمان ورشو این توافق بعد ازچند سال ازموضوعیت افتاد وساختار جدید ناتو درسال ۱۹۹۴ میلادی شکل گرفت.

وی درادامه موضوعاتی چون بحران اوکراین و ایجاد رقابت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک بین دو کشور و تجمیع رقابت های گوناگون آمریکا و روسیه را مطرح و مسئله تحریم جدید این کشور توسط ایالات متحده در سال ۲۰۱۴ را از موضوعات مهم این مبحث دانست و گفت: این تحریم ها افول ۵۰ درصدی تولید ناخالص داخلی و همچنین صادرات و واردات از سال ۲۰۱۳ تا سال ۲۰۱۶ را در روسیه به همراه داشته داشت.

دکتر کرمی در ادامه موضوعات بحران سوریه، حقوق بشر و کنترل تسلیحات را از موضوعات مطرح در این دوره بین دولت روسیه و دولت تازه کار ترامپ دانست و افزود: قابلیت اجرایی پیمان استارت جدید قراراست درسال ۲۰۲۱به پایان برسد و البته تاکنون به طور کامل مورد توافق روسیه نبوده است و مطابق آن قرار است هر کشور کلاهک های هسته ای اش را به ۱۵۵۰ و همچنین ۷۰۰ موشک کاهش دهد.

وی درادامه افزود:دولت روسیه نسبت به روی کار آمدن ترامپ نگاه مثبت دارد چراکه مسائل حقوق بشری برای ترامپ آن چنان که در گذشته برای دیگر دولت های آمریکا مهم جلوه می کرد، اهمیت ندارد. همچنین روس ها ترامپ را فردی عملگرا می دانند که دیدگاه های سنتی داشته و تاکیدی بر رهبری جهان ندارد و موضوعات و کشورهای مهم برای دولت ترامپ در درجه اول به جای روسیه، چین بوده و در مراحل بعدی ایران و مکزیک می باشند.

وی در پایان چنین نتیجه گیری کرد: در دوره ترامپ موضوع سپر دفاع موشکی که کشمکشی چند ساله بین هر دو کشور بود عملا از قبل عملیاتی شده و امکان برچیدن آن وجود ندارد. در مورد ناتو عدم توانایی گسترش ناتو توسط ترامپ مطرح شد که می تواند موضوع مهمی بین دو کشور روسیه و ایالات متحده باشد. درمورد بحران اوکراین راه حل موجود راه حل توافق مینسک هست که البته طرف های غربی هرگونه پیشرفت در این توافق را منوط به عقب گرد روس ها از اوکراین و تخلیه این کشور می دانند، بنابراین راه حل مذکور هم به بن بست برخورد کرده است. تحریم های ایالات متحده علیه روسیه وابسته به حل بحران اوکراین است که باید دید ترامپ به این موضوع چگونه واکنش نشان می دهد. موضوع بعدی بحران سوریه است که هر دو کشور در مسیر توافق قدم گذاشته اند. موضوعات حقوق بشروکنترل تسلیحات نیز وجود دارند.امکان توافق محدود برای هر دو کشور وجود دارد اما امکان توافق بزرگ در این برهه امکان پذیر نمی باشد.

درادامه دکترمحمد جمشیدی؛ استاد مطالعات منطقه ای دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران، به ارائه دیدگاه های خود درخصوص رفتار ترامپ و غرب آسیا پرداخت و با بیان اینکه سیاست خارجی آمریکا باید ازطریق روش ها شناخته شود افزود: باید بر روی این موضوع که برخورد آمریکا در منطقه غرب آسیا ناشی از تعامل دو گانه است و یا سیاست منطقه ای و راهبردی، به بررسی بیشتر پرداخت.

وی روش جدید آمریکا در منطقه غرب آسیا را به دو گروه تقسیم کرده و گفت جنگ با تروریسم و جنگ با شورشیان که هر کدام با هم متفاوت هستند به عنوان سبک جدید برخورد ایالات متحده آمریکا درمنطقه شناخته می شود.

این کارشناس مسایل بین المللی افزود: با روی کار آمدن دولت ترامپ در منطقه فعلا استراتژی این کشور در قبال این منطقه تغییر نکرده است ولی نشانه ها حاکی از آن است که ایالات متحده خواستار تحرک بیشتر در منطقه است. اولویت امریکا در این منطقه در دوره حاضر مسائل عراق و یمن است.

دکتر جمشیدی در آخر خاطرنشان کرد: دولت ترامپ می تواند به عنوان یک تهدید و فرصت برای ما باشد ولی در عین حال اصل تخاصم ادامه دارد و راه کارهای اصلی این کشور در قبال جمهوری اسلامی ایران تحریم و محدودیت های دسترسی به دلار است. اروپا محور بودن سیاست خارجی آمریکا در این دوره، از عناصر تاثیرگذار در خط و مشی این کشور است.

سخنران دیگراین نشست دکتر فواد ایزدی عضو هیات علمی گروه مطالعات آمریکای دانشکده مطالعات جهان بود که با طرح موضوع “راهکارهای اصلی آمریکا برای تقابل با ایران” انجام شد. وی در ابتدای سخنان خود به این نکته اشاره کرد که ساختار تحریم ها علیه ایران باید کمابیش دست نخورده باقی بماند زیرا امکان اینکه نهادهای اطلاعاتی- امنیتی گزارشی علیه ایران در کنگره و یا برای کاخ سفید ارائه دهند درحد بالایی منتفی است.

وی در ادامه به عقبه نژاد پرستی در این کشور اشاره کرد و افزود:علت استقبال جمهوری خواهان طرفدار ترامپ از پوتین همین موضوع می باشد. با اینکه سال ها علیه روسیه در رسانه های آمریکا تبلیغ شده بود اما در دوره جدید این نگاه از طرف مردم آمریکا تغییر پیدا کرده است و این مورد را باید در حوزه جامعه شناسی سیاسی تحلیل و بررسی کرد.

دکتر جمشیدی همچنین گفت: امکان جنگ بین آمریکا و ایران بسیار کم است چراکه ساز و کار شروع جنگ در این کشور علیرغم گفته ها و ادعاها تنها در دست رئیس جمهور نیست. وی شروع جنگ توسط این کشور را با اعلام آمادگی کامل نهادهای نظامی در این کشور و اجماع دیگر نهادها ممکن دانست که البته این اجماع به هیچ وجه وجود ندارد.

وی در پایان افزود: دولت ترامپ بر امتیاز دهی حداقلی به ایران و بازگشت پذیر بودن این امتیازها و عدم تغییر ساختار تحریم ها اعتقاد دارد و با سیاست “تهدید به افزایش تحریم های اقتصادی” و “تهدید به بازگشت”، می خواهد اهرم های قدرت ایران در منطقه و حوزه نفوذ آن را مدیریت کند.

دکتر ابراهیم محسنی در بخش دوم این نشست به سیاست داخلی دولت ترامپ پرداخت و با اشاره به مسئله افکار عمومی خاطر نشان کرد: ترامپ در طول مدت انتخابات و بعد از آن توانست خودش را محور گفت و گوی تمام رسانه ها قرار دهد و فرد محوری را دوباره در رسانه های آمریکا به رخ همگان بکشد.

وی در ادامه به دو قطبی شدن جامعه ایالات متحده اشاره کرد و در این باره افزود: طبق یک نظر سنجی انجام شده ۸۵ درصد مردم آمریکا بر این اعتقادند که این کشور دچار شکاف در مورد مسائل اصلی شده است. با این حال وی با ارائه یک نظر سنجی دیگر نشان داد که ۸۸ درصد جمهوری خواهان بر این اعتقادند که ایالات متحده در این دوره به اتحاد می رسد و در مقابل ۸۱ درصد دموکرات ها مخالف این موضوع هستند. که همین موضوع حاکی از شکاف ایجاد شده در جامعه ی آمریکا می باشد.

این کارشناس مسایل آمریکا درخلال صحبت هایش گفت: دمکرات ها به طور قابل توجهی نسبت به دوران گذشته حمایتشان را از منتخب جمهوری خواهان کم کرده اند و این اختلاف نظر شدید بین دو گروه و طیف مردم در این دوره قابل توجه است.

وی سپس شکاف هویتی در آمریکا را یاد آور شد و گفت: هم اکنون ۷۱ درصد آمریکایی ها در حال از دست دادن هویت خودشان هستند. مهم ترین چالش در حوزه داخلی آمریکا این است که “چه کسی خودش را آمریکایی تلقی می کند؟”.

سخنران آخر بخش دوم این نشست دکتر حسن حسینی استاد مطالعات آمریکای دانشکده مطالعات جهان بود که با طرح موضوع دولت پیدا و پنهان و اشاره به بخش منتخب و منتصب در ساختار سیاسی ایالات متحده سعی در بررسی دولت تازه کار ترامپ و ارتباط آن با دولت پنهان در ایالات متحده داشت.

وی با بیان اینکه دونالد ترامپ با محوریت اقتصادی به قدرت رسیده و سعی در نفی قدرت سیاسی این کشور دارد، افزود: سال ها سیاستمداران از این طریق قدرت را در دست داشته اند.

وی در پایان گفت: دولت و شخص دونالد ترامپ از طریق عمل های نا متعارف سعی در نجات آمریکا همانند ابراهام لینکلن دارد و خود را در مقام لینکلن عصر جدید آمریکا می داند و سعی دارد همانطور که لینکلن با فرمان اجرایی، برده داری را لغو کرد و ساختار آمریکا را متحول نمود، با فرمان های اجرایی خود، ساختار دولتی و روابط قدرت در این کشور را، متحول کند.

نشانی مطلب در وبگاه انجمن ایرانی مطالعات جهان:
http://iwsa.ir/find-1.1076.680.fa.html
برگشت به اصل مطلب