نشست تخصصی «طوفان در خاورمیانه» روز دوشنبه ۲۲ آبان سال ۱۴۰۲ در دانشکده مطالعات جهان برگزار شد.
در ابتدای نشست، مدیر گروه مطالعات غرب آسیا و آفریقا، دکتر جواد شعرباف، در سخنرانی خود با عنوان «بازنمایی طوفان الاقصی در دیپلماسی عمومی اسرائیل» ضمن خیر مقدم و تشکر از دست اندرکاران، ابتدا به تعریف دیپلماسی پرداخت و گفت: دیپلماسی، هنر و فن تعامل با کشورهای دیگر است تا روابط حسنه با دیگر کشورها برقرار شود. دیپلماسی عمومی در این حوزه از جانب وزارت امور خارجه مورد استفاده قرار میگیرد. در دیپلماسی عمومی از همه ابزارها برای تقویت اعتبار، نفوذ و حفظ تمامیت یک کشور بهرهبرداری میشود.
وی در این باره توضیح داد: در دیپلماسی عمومی وزارت خارجه چتر اصلی را باز میکند و بقیه مجموعهها اعم از حوزه نظامی، صنعتی، اقتصادی، ورزشی، صدا و سیما، و سینما به کمک چهارچوبهای اصلی ترسیم شده در وزارت خارجه میشتابند و آنها را تقویت میکنند. سپس برای ذکر نمونه هایی از کاربردهای دیپلماسی عمومی گریزی به دوران پیش از انقلاب در ایران زد و گفت: در آن دوران ایران با عراق روابط حسنهای نداشت. به همین دلیل تعدادی از سیاستمداران با همراهی برخی خوانندگان آن دوران به بغداد رفتند و با هنرمندی آنها ارتباطات فیمابین بهتر شد. پس از انقلاب و افول اتحاد جماهیر شوروی هم در دوره ای که فضای آسیای مرکزی و قفقاز آماده پذیرش اهداف سیاستهای جمهوری اسلامی نبود، ابزارهای فرهنگی برای اهداف دیپلماسی عمومی مورد توجه برخی صاحب نظران بود. به طور کلی هدف دیپلماسی عمومی در همه دورانها نفوذ داخل کشور مورد نظر است.
رژیم صهیونیستی نیز از همین ابزارها استفاده میکند و امکانات هماهنگ، موثر و قانونمدار برای بحث دیپلماسی عمومی دارد. این دولت با تبلیغات رسانهای، فضای عمومی جامعه جهانی را به تدریج تغییر میدهد. او درباره اصطلاح مطروحه در دیپلماسی عمومی اسرائیل توضیح داد: هاسبارا به معنای عرضه افکار منفی و یا افعال مثبت از طریق تبلیغات است. بدین منظور به وزارتخانههایی نظیر وزارت دیپلماسی عمومی در اسرائیل نیاز بود که تشکیل شد که البته اخیرا منحل و وزیر آن نیز برکنار شد.
وی سپس در بیان چگونگی انجام دیپلماسی عمومی در اسرائیل گفت: امروزه در اسرائیل هر یهودی یک رسانه است. یهودیها برای همه امور دیپلماسی عمومی دستورالعمل خاص و مفصلی دارند. اینکه چگونه مذاکره را آغاز کنند و ادامه دهند؛ و دیگر اینکه در طول مذاکره در مقابل توهین و غیره چگونه واکنش نشان دهند. مثلا آنها نباید هنگام قرارگیری در برخی موقعیتها هویت خود را آشکار کنند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران افزود: یکی از تبلیغات اسرائیلیها این است که می گویند ما ارتش اخلاقی داریم که در جنگ غزه خلاف آن ثابت شد. ارتش سایبری اسرائیل نیز همه جا هست. آنها در راستای منافع ملی حرکت می کنند و در خدمت اهداف سیاست خارجی خود هستند. وی ادامه داد: امنیت بیمارستانها یکی از ارزشهای اخلاقی بیان شده اسرائیل است ولی در جنگ غزه خلاف آن عمل شد. آنها بمباران بیمارستان را کتمان کردند و آن را به حماس نسبت دادند. حتی در جنگ ایران و عراق نیز بیمارستانها مورد هدف قرار نمیگرفت. این روایتها همه توسط یک مرکز حرفهای و تخصصی و آشنا به موضوع رسانه در راستای هدفی که ۱۰۰درصد غیرانسانی است ایجاد میشود و با آن به توجیه خود میپردازند.
وی در ادامه به معرفی موسسات و مجموعههایی پرداخت که در خدمت اهداف دیپلماسی عمومی اسرائیل هستند و در حوزههای مختلف تحصیلات تکمیلی و رسانهها کار رصد اخبار بر علیه اسرائیل و غیره را انجام میدهند. وی بیان کرد که معمولاً همه اخبار ضد اسرائیلی به ایران نسبت داده میشود. او همچنین گفت: اسرائیل در هفته اول جنگ با غزه آمریکا را بسیار تحریک میکرد و به دنبال جنگ با ایران بود که البته این جنگ اتفاق نیفتاد. در صورتی که اعراب و روسها به دنبال باز شدن پای ایران به این جنگ هستند.
او در پایان تاکید کرد: در طول تحرکات، با اینکه حجم انبوهی از تبلیغات وارد فضای مجازی ایران شد ولی نباید اجازه داد فضای مجازی دشمن در ایران فعالیت کند. بهتر است در این مسیر امکانات و هزینه کافی در اختیار دستاندرکاران قرار بگیرد تا فضای مجازی را تحت کنترل درآورد چون مسیر تبلیغات بسیار پرهزینه است.
سخنران دوم، دکتر رضا باقری مدیر گروه مطالعات اروپا، در سخنرانی خود با عنوان «اروپا و مسئله فلسطین» ابتدا در توصیف وضع اسفبار غزه به زمانی اشاره کرد که نلسون ماندلا در حوالی سال ۲۰۱۰ هنگام بازدید از سرزمینهای اشغالی به غزه رفته و در سخنرانی خود گفته بود من امیدوارم بدون خشونت به آزادی برسیم؛ چون او مظهر مقاومت غیرخشونتآمیز است. بنا به اظهارات باقری، ماندلا با دیدن فضای غزه به این نتیجه رسید که گاهی اشکال ندارد با خشونت به آزادی برسیم و ابراز امیدواری کرد فرایندی که در فلسطین توسط نیروهای مقاومت در حال انجام است به پیروزی نهایی برسد.
وی ادامه داد: فرایند دیپلماسی عمومی رژیم صهیونیستی توسط موسسهای فعال در اروپا به شدت دنبال میشود. آنها با ایجاد ترس و خشونت فعالیت و فضایی ایجاد میکنند که جرات مخالفت با اسرائیل را از همه بگیرند مثلا به صورت نمادین پرچم اسرائیل را همه جا نصب میکنند. به عقیده وی، دیپلماسی ترس هم قابلیت کار کردن دارد. فضاسازی حقوقی، برخی را به انجام کارهایی وا میدارد. اروپا و بریتانیا موضعی را اتخاذ کردهاند که سه سطح دارد و سپس به تعریف این سطوح پرداخت. سطح یک، سیاسی و دولتمردان اروپایی (بریتانیا)، سطح دو رسانهها و سطح سوم افکار عمومی است. دولتمردان درجه یک و مسئولان عالی رتبه اتحادیه اروپا در اتفاقات اخیر غزه انسجام سیاستی داشتند. هفته اول آمریکا دیکته و بقیه تکرار میکردند. سناریو به طرزی نوشته شده بود که حماس مقصر همه اتفاقات است و مردم هم تا اندازهای واکنش نشان دادند و تصویر عمومی تغییر کرد و کودککشی را دروغین تصور کردند.
او در توضیح سطح یک افزود: در دولت بریتانیا، احزاب سیاسی و رهبر حزب مخالف (کارگر) بر سر حمایت از اسرائیل اختلافاتی دارند. مثلاً حزب کارگر موافق کمکهای بشردوستانه به فلسطین هستند. آنها از هفته سوم موضوع آتش بس را مطرح کردند ولی آمریکا و اسرائیل مخالف بودند. در دیپلماسی وحشت، اسرائیل بر تروریست بودن حماس تاکید دارد. برای شکلگیری اذهان عمومی درباره غزه وزیر کشور بریتانیا پلیس را زیر سوال برد. حتی حزب محافظهکار که به طور سنتی طرفدار اسرائیل هستند علیه آن مواضعی گرفتند. به گفته وی، در سطح بالای سیاسی افرادی هستند که پیرو آمریکا هستند. در لایههای پایینتر به خاطر فشار افکار عمومی، مواضع آنها از آمریکا و اسرائیل فاصله میگیرد. جدا از رسانههایی نظیر الجزیره و المیادین، برخی رسانه های غربی هم علیرغم فضای بین المللی اروپا اعتراض هایی را نسبت به کشتار با بیان های مختلف ابراز کردند که سابقه نداشت.
او تاکید کرد: آسیبی که حماس قصد داشت به اسرائیل بزند کمتر از آنچه بود که فضای عمومی به اسرائیل زد و این بیآبرویی عظیم برای آن اتفاق افتاد. بیش از ۱۰۰ خبرنگار بینالمللی به مدیران رسانههای غربی نظیر بیبیسی نامه نوشتند که چرا دوگانه عمل میکنید. اینها اتفاقات بینظیری است.
وی سپس به توضیح سطح سوم یعنی افکار عمومی پرداخت و گفت: رسانهها تماماً در اختیار اسرائیل هستند ولی جنبش طرفدار فلسطین در بریتانیا ضدنژادپرستی و خواستار توقف جنگ هستند. چند گروه فعال نیز علاقهمند به فلسطین هستند که با هم همکاری میکنند و بخشی از آنها تحت تاثیر افکار عمومی به کمک آمدند. افکار عمومی که طرفدار اسرائیل هستند نه از لحاظ تعداد و نه وزن گفتمانی و روایت با طرفداران فلسطین قابل مقایسه نیستند.
سومین سخنران این نشست، دکترکدخدایی در نگاه به اندیشکده های آمریکا و تأثیر آن بر گفتمان ها گفت: در بررسی تولیدات محتوایی که در اتاق های فکر آمریکا در ارتباط با طوفان الاقصی نوشته شده است می توان به مفهوم استثمارگرایی اتکا کرد و تا هنگامی که چنین نگاهی نسبت به خاورمیانه وجود دارد شاهد سیاست های مداخله جویانه آمریکا خواهیم بود که بیش از هر چیز بیانگر عدم تغییر سیاست های تکراری این کشور در منطقه برای پیش برد اهداف خود است.
وی نتایج ارزیابی خود از بررسی اندیشکده Carnegie را در اهمیت نگاه انتقادی این اندیشکده در تولید محتوا نسبت به حوادث بعد از طوفان الاقصی دانست نظیر مقاله ای با عنوان توسعه سکوت در قبال نسل کشی در غزه و یا مصاحبه ای که انتقاد نسبت به سرکوب افکار عمومی در کشورهای عربی را عاملی برای دوری از تنش و منازعات در غزه بیان می کند و یا در مطلبی دیگر که به کاربرد هوش مصنوعی در سرکوب مردم فلسطین می پردازد.
نکته قابل توجه در این بررسی برخورد با مطالبی است که برخلاف رویکرد گذشته این اندیشکده نسبت به فلسطین تاکید دارند از جمله آن که طبق رویکرد آن ها حوادث کنونی امکان دارد به نقطه عطفی در شرایط غرب در سطح بین المللی تبدیل شود که می توان از آن به در معرض خطر قرار گرفتن منافع غرب در منطقه و سطح بین الملل تعبیر کرد.
این عضو هیات علمی گروه مطالعات غرب آسیا در ادامه افزود: تولیدات محتوایی در اندیشکده Foundation for Defense of Democracies را می توان در مقابل محتوای تولید شده در اندیشکده Carnegie قرار داد و بررسی کرد که حامی منافع ملی اسرائیل بوده و بر عادی سازی تمرکز دارد به گونه ای که نوک پیکان انتقادات آن به سمت حماس است و آن را عامل حماس معرفی می کند، همچنین به توجیه عملکرد کشورهای عربی مانند فداکاری امارات می پردازد. وی با پرداختن به نتایج این ارزیابی ها سخنان خود را به پایان برد.
دکتر برهانی یکی دیگر از سخنرانان این نشست با پرداختن به پیامدهای طوفان الاقصی بر سیاست های داخلی اسرائیل سخنان خود را آغاز کرد و گفت: از نظر نظامی، با درنظر گرفتن شهرت اسرائیل به شکست ناپذیری در جنگ ها (به جز جنگ ۱۹۷۳ با اعراب و جنگ ۳۳ روزه با لبنان در ۲۰۶۶) ، حمله حماس به اسرائیل را با وجود داشتن نیروی هوایی و زرهی بسیار قوی آن باید منحصر به فرد دانست.
از نظر امنیتی نیز در جایی که اسرائیل ثابت کرده است که اشراف اطلاعاتی نسبت به دشمنان خود دارد، غافلگیری به صورت کامل اتفاق افتاده است و سیستم اطلاعاتی اسرائیل هنگام این حمله کاملا ناکام ماند. از نظر خسارات نیز اگر چه می توان این گونه بیان کرد که در مقایسه با جنگ های گذشته اسرائیل تلفات کمتری داشته است اما هیچگاه در یک روز به این میزان کشته نداده است.
دکتر برهانی در همچنین ضمن آن که از نظر تاریخی شکست اسرائیل را از نظر امنیتی و نظامی کم سابقه خواند، افزود: با وجود توقف اعتراضات و افزایش اتحادها در اسرائیل برای مقابله با حماس، انتقادات سکولارها و گروهی از مذهبی ها نسبت به دولت اسرائیل برای این شکست همچنان باقی است و محبوبیت نتانیاهو به عنوان مسئول اول این شکست در مقایسه با گذشته سقوط کرده است، و خاطر نشان کرد: مقاومت حماس از جمله چالش هایی است اسرائیل برای پیشبرد اهداف کلیدی خود با آن روبه روست. دکتر برهانی همچنین به تفسیر و طبقه بندی نگرش های مختلف در غزه و اسرائیل نسبت به این جنگ، آینده و پیامدهای آن پرداخت.
اداره این نشست را مریم یوسفی صدر، دانشجوی دانشکده مطالعات جهان بر عهده داشت.
نشانی مطلب در وبگاه انجمن ایرانی مطالعات جهان: http://iwsa.ir/find-1.1202.1163.fa.html برگشت به اصل مطلب