دکتر حامد وفایی، استادیار دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه تهران، به بررسی چین و آمریکا و تله توسیدید پرداخت. دکتر وفایی برای تشریح تله توسیدید جمله پلوپونزی را بیان داشت: «آنچه جنگ را گریزناپذیر میکند، رشد آتن و هراسی است که در دل اسپارت میانداخت.»
چینیها در سالهای اخیر به تله توسیدید متمرکز شدهاند. در طول تاریخ ۵۰۰ ساله دنیا، ۱۶ بار کشوری در حوزهها مختلف قدرت را بهدست گرفته تا جایی که قدرت مسلط جهان شود و ۱۲ بار به جنگ انجامیده است.
در دهه ۷۰ قرن بیستم، وقتی رقم GDP شوروی سابق به ۵۶ تا ۶۰ درصد ایالات متحده آمریکا رسید، تنش و فشار میان دو کشور، بهشدت افزایش یافت. در دهه ۹۰ قرن بیستم زمانی که GDP ژاپن به ۷۰ درصد ایالات متحده رسید، فشارهای آمریکا بر ژاپن جدیت بیسابقهای را نشان داد. در سال ۲۰۱۷ وقتی GDP چین به ۸۰ درصد آمریکا رسید، رویکرد آمریکا به چین تغییراتی بنیادین یافت.
به باور چینیها، برخورد آمریکاییها در قبال چین دارای استراتژی و نیز تاکتیک است. استراتژی آمریکا در قبال چین کاملاً ثابت است. حتی در شرایط منتفیبودن جنگ، با توجه به رشد چین و تبدیل آن به دومین اقتصاد جهانی، چالش میان آمریکا و چین جدی است. چین، مشابه ایران، همچنان دارای ایدئولوژی است در حالی که آمریکا فاقد آن است. بهلحاظ تاکتیکی، در دوران پیش از ترامپ، چین هژمونی آمریکا را به چالش کشیده بود و آمریکا رویکرد چماق و هویج را با چین پیش میبرد. در دوران پساترامپ، هویج کمرنگ و چماق پررنگتر شده است. گرچه آمریکاییان ترامپ را استراتژیست خوبی نمیشناسند، چهار احتمال تاکتیکی مطرح است: تصمیم ترامپ به گشودن جبهههای جدید در برابر چین، حتی با احتمال درگیری نظامی، جنگ تجاری؛ منحصراً تمرکز بر جنگ تجاری برای ضربهزدن به اقتصاد چین و وادارکردن آن به تسلیم؛ تشدید فشارها برای ترغیب چین به سازش؛ نهایینبودن رویکرد نهایی ترامپ در قبال چین که جنگ تجاری فاز نخست آن است.
به گفته این استاد چینشناس، ابزارهای تقابل چین به قرار زیر خواهد بود: جنگ تجاری، وقایع اخیر هنگکنگ، مسائل دریای چین جنوبی، تحولات ژاپن و کره جنوبی، سیستمهای موشکی آمریکا در کره جنوبی، که چین نیز از ابزار خاورمیانه و مناطق دیگر، ایدههای برونگرای جهانی، کره شمالی، و ورود چین به جهان اسلام، بهخصوص از خاورمیانه بهره جسته است. تا سال ۲۰۱۱-۱۲ چین و آمریکا در مناسبات خود در خاورمیانه به روند همسانی رسیدهاند، این در حالی است که در سال ۲۰۱۰ چین صعودی ناگهانی داشته و در ۲۰۱۷ با کاهش صعود آمریکا، ارتباطات تجاری دوجانبه چین با دیگر کشورها و با عربستان پیشیگرفته است.
دکتر وفایی محورهای دیپلماسی اعلامی چین در برابر ترامپ را چنین برشمرد: سیاست پینگپنگی (رفت و برگشت متناسب با رفتار رقیب)، ایستادگی در جنگهای تجاری، تأکید بر پاسخ قاطع در مواجهه با رویکرد تقابلی واشنگتن، همزمان تأکید بر بازبودن باب گفتگو و مذاکره برای حل مسئله، و همکاری و رویکرد برد-برد با آمریکا.
همچنین، برنامه چین در مواجهه با ترامپ بر صبر راهبردی و پذیرش نقاط ضعف خود در برابر آمریکا و ایستادگی کامل در جنگ تجاری استوار بوده است.