انجمن ایرانی مطالعات جهان
EN fa

نشست «چشم انداز روابط روسیه و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ؛ ملاحظات برای جمهوری اسلامی ایران»برگزار شد.

 | تاریخ ارسال: 1403/9/14 | 
 نشست«چشم انداز روابط روسیه و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ؛ ملاحظات برای جمهوری اسلامی ایران»برگزار شد.


چهارمین نشست از سلسله نشست های راهبردی با عنوان «چشم انداز روابط روسیه و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ؛ ملاحظات برای جمهوری اسلامی ایران» با همکاری انجمن ایرانی مطالعات جهان ۱۰ آذر ۱۴۰۳ به مدیریت دکتر احمدی برگزار شد.
چهارمین نشست از سلسله نشست های راهبردی با عنوان «چشم انداز روابط روسیه و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ؛ ملاحظات برای جمهوری اسلامی ایران» با همکاری انجمن ایرانی مطالعات جهان ۱۰ آذر ۱۴۰۳ به مدیریت دکتر احمدی برگزار شد.
در این نشست اولین سخنران دکتر حیدرعلی مسعودی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، به موضوع تغییر کارگزاران کاخ سفید و روابط با روسیه از شرورانگاری مداخله جو تا عملگرایی معامله‌جو پرداخت و ضمن اشاره به حدود ۲۵۰ انتخابات برگزار شده در سال ۲۰۲۴ در سراسر جهان مهم‌ترین آن را انتخابات آمریکا دانست و گفت: ترامپ مدعی خاتمه جنگ اوکراین پس از انتخابات بود. ترامپ معتقد است دلیل اصلی حمله پوتین به اوکراین عدم احترام به بایدن بود. او جرم‌های موجود در اوکراین را به نسل کشی جلوه داده و سند راهبردی آمریکا را شکست روسیه برای عبرت دشمنان و کنشگران شرور نظام بین‌الملل یعنی چین و ایران معرفی کرده است.
مسعودی روسیه را کشوری توصیف کرد که ویراستار امپراطور شوروی است و تلاش می‌کند حوزه نفوذ شوروی سابق را دوباره احیا کند. توسعه طلبی آن با توسعه طلبی هیتلر در آلمان مقایسه شده است. تلاش روسیه برای ایجاد شکاف و اختلاف بین اروپا و آمریکا و نشان دادن قدرت روسیه است.
سپس با اشاره به اسناد راهبردی آمریکا گفت: در سند راهبرد امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۱۷، ۲۵ مرتبه از روسیه، ۳۵ مرتبه از چین، و ۱۷ مرتبه از به ایران اشاره شده است. روسیه از دیدگاه آمریکا دولتی تجدیدنظر طلب، در تلاش برای ایجاد جهانی متضاد با ارزش‌های آمریکایی، جاه طلب و طالب تحت نفوذ درآوردن اوراسیا، و سرکش است. در متن دوم سند ۱۰۰ بار به روسیه اشاره شده و در آن سند روسیه تهدیدی برای نظم منطقه‌ای اروپا معرفی شده است و هدف کلان آنها بازدارندگی در برابر شرارت روسیه، ائتلاف سازی در برابر ناتو، نگاه‌های جرم‌انگارانه در مجامع بین‌المللی، تجهیز اوکراین، نفی هرگونه مذاکره با پوتین، توقف جنگ روسیه و اوکراین و بازگرداندن روسیه و آمریکا در مدار رقابت است. متن سوم با نگاهی واقع‌گرایانه تهدید چین را فراتر از روسیه دانسته است. اجتناب از درگیری‌های نظامی، اعزام نیروی نظامی در موارد نیاز برای بازدارندگی و عقب راندن دشمنان، تعامل گرایی، و منفعت نگری در سیاست خارجی نیز در آن بیان شده است.
وی دیدگاه‌های مختلفی را در آمریکا نسبت به مسئله اوکراین برشمرد، شامل: ۱- واگذاری سلاح به اوکراین، ۲- صلح گرایی و اینکه نظام سیاسی فاسد اوکراین و عدم هزینه زیاد توسط آمریکا ۳- نگاه بینابینی و این موضوع که دخالت باید در جهت منافع مردم آمریکا باشد و اروپایی‌ها باید مشارکت نظامی داشته باشند.
در پایان او سه چالش عمده آمریکا و جهان را روسیه، ایران، و چین دانست و گفت: آمریکا در صدد برخورد متوازن با این چالش‌ها است. استفاده از ابزارهای رقابتی برای مقابله با روسیه مانندعرضه بیشتر نفت و گاز ارزان به جهان تا اقتصاد روسیه تحت فشار قرار گیرد، ضرورت همراه سازی متحدین آمریکا به شکل دوجانبه مثلاً فشار به روسیه از جانب عربستان یا هند، حمایت مشروط و هدفمند از اوکراین برای کشاندن روسیه به میز مذاکره، و کشاندن روسیه از یک شرورانگار مداخله‌جو به یک عملگرای معامله‌جو است.
دکتر شوری، استاد مهمان دانشگاه تهران، سخنران دیگر نشست در مورد پاسخ احتمالی روسیه و سناریوهای مختلفی که ممکن است در ارتباط با آمریکا و روسیه در ۴ سال آینده رخ دهد گفت: برای درک دقیق‌تر سیاست آمریکا در قبال روسیه باید دید مسئله اصلی آمریکا در ۴ سال آینده چه خواهد بود. بر اساس اسناد مختلف، اولویت نخست آمریکا در چهار سال آینده مسئله چین است. روابط چین و آمریکا امروزه مسئله اصلی روابط بین‌الملل شده است. و روسیه در حاشیه دغدغه آمریکا قرار دارد. از زمان جنگ سرد حتی تا همین دهه قبل چگونگی روابط روسیه و آمریکا مهم بود. به اعتقاد وی نگاه ترامپ به مسئله بین‌المللی یک بازی ژئواکونومیک است. و در اقتصاد در رقابت با چین است تا برتری خود را حفظ کند.
او موفقیت روس ها را فقط در عرصه ژئوپلیتیک دانست و گفت: پس نوع نگاه دو کشور آمریکا و روسیه با یکدیگر فرق دارد. به دلایلی نمی‌توان گفت آمریکا و روسیه بر سر اوکراین به توافق برسند. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ نقش رهبران دو کشور خیلی برجسته بود. ولی الان به این سادگی نیست. بحران اوکراین مسائلی را در سطح بین‌الملل و داخل روسیه ایجاد کرده است که به راحتی نمی‌توان در مورد آن تصمیم گیری کرد. روسیه در سه سال گذشته هزینه کرده و خودش را رهبر اکثریت جهانی معرفی و تمدن روسی را برجسته و هویت ایجاد کرده است. روسیه با تعدادی از کشورها نظیر چین، کره شمالی، و ایران روابطی ایجاد کرده است که توافق آن با آمریکا بر روابط اوراسیایی آن تاثیر خواهد گذاشت.
علیرضا نوری، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، مسئله عمده فعلی در روابط آمریکا و روسیه را امنیت سایبری، روابط اقتصادی، نفوذ آمریکا در سی آی اس، دخالت در امور داخلی روسیه، بحث ناتو، و یک جانبه‌گرایی آمریکا بیان کرد. او مسئله اصلی را ساختاری دانست و گفت: روسیه در تلاش است در جنگ با اوکراین از نظام بین‌الملل نقش و سهم بگیرد و به دنبال اشغال اوکراین نیست. آمریکا هم در تلاش برای عدم واگذاری این نقش است. اصل و مکانیسم نظم دادن به روابط این دو کشور مدیریت قدرت‌های بزرگ بوده است. جنگ نیابتی در اوکراین شکل گرفته و آمریکا مکانیسم‌های قدیمی در برقراری نظم در رابطه خود با روسیه را کنار زده و درصدد تنظیم روابط با جنگ است.
به اعتقاد وی وقتی ساخت نظام بین‌الملل به سمت افول می‌رود نظام در حال گذار قرار می‌گیرد و مکانیزم‌های نظم دهنده کارآمدی خود را از دست می‌دهند.
او اضافه کرد: روسیه معتقد است نظام بین الملل در حال تکثر است و روسیه باید به آن کمک کند و سهم آن از نظام آینده باید حفظ شود. در مقابل آمریکا چهار راهبرد دارد: ۱- مدیریت روسیه ۲- پذیرش قدرت بالای چین و روسیه و نقش دادن به آنها ۳- تقابل با آنها در جنگ مستقیم ۴- پایان دادن به جنگ اوکراین و روسیه.
او هدف آمریکا در جنگ اوکراین را تضعیف جبهه تجدیدنظرطلب و بازگرداندن ساختار به مفهوم خودش بیان کرد و ادامه داد: آینده روسیه و آمریکا و سیاست و امنیت روسیه به نتیجه این جنگ گره خورده است. نتیجه اگر به نفع روسیه باشد می‌تواند در جهان به دلیل مقابله با آمریکا سربلند باشد. آمریکا معتقد است اگر اوکراین تحت نفوذ روس‌ها قرار بگیرد کل اروپا زیر نظر روس‌ها خواهد شد. یعنی نقش‌ها و توزیع قدرت تغییر می‌کند و احتمال بهبود روابط خیلی کم است.
دکتر کرمی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، سخنران پایانی نشست در توضیح مباحث راهبردی و کلان در رابطه روسیه و آمریکا گفت: ترامپ در عرصه بین‌الملل موضوع مهمی است. چون یک شخص نیست. گرایشی بزرگ، محافظ کار، راست گرا،  موافق سیاست‌های ضد لیبرالیستی و ضد جهان گرایانه است. کمی قبل از به قدرت رسیدن ترامپ شاهد تشدید تنش در اوکراین و خاورمیانه بوده‌ایم.
او خاورمیانه، شرق آسیا، و شرق اروپا را سه گسل ژئوپلیتیکی معرفی کرد که دو تای آن به طور جدی تشدید شده است. وی ادامه داد: اگرچه قدرت‌های بزرگ حق انتخاب زیادی دارند ولی در عین حال دارای محدودیت‌های زیادی هم هستند. از جمله این محدودیت‌ها دنباله روی از پیروان است. در سال ۲۰۱۲ ترامپ در اسناد راهبردی آمریکا سیاست آسیا بر مدار چین را مطرح کرد. برنامه قرار بود به آن سمت حرکت کند ولی اتفاقات اوکراین و جریان‌های ناسیونالیسم و غرب‌گرا در اوکراین و منافع کشورهای اروپایی به ویژه لهستان، لیتوانی، و آمریکا را به سمت بحران اوکراین کشاند.
او در بیان تاریخچه روابط آمریکا و روسیه گفت: در قرن ۱۸ آمریکا و روسیه رابطه رسمی با هم نداشتند. اوایل قرن ۱۹، در سال ۱۸۰۳ روابط رسمی دو کشور آغاز شد. در سال ۱۸۶۷ آمریکا آلاسکا را از روسیه به قیمت ۷.۲ میلیون دلار خرید. روسیه در جنگ کریمه شکست خورده و به پول نیاز داشت. در سال ۱۹۱۴ در جنگ جهانی اول، آمریکا به روسیه کمک کرد. از سال ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۱ آمریکایی‌ها در حمایت از ارتش روسیه نیروی نظامی پیاده کردند. در سال ۱۹۳۳ آمریکا دولت شوروی را به رسمیت شناخت و روابط رسمی دو کشور آغاز شد. سال ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ متحد استراتژیک همدیگر در جنگ با آلمان و ژاپن بودند. در سال ۱۹۴۵ آغاز نوعی رقابت است که دنیا تحت تاثیر این دو قدرت قرار گرفتند.
او مهمترین مسئله دو کشور را مسائل نظام بین‌الملل دانست و گفت: آمریکا معتقد به هژمونی و دو قطبی بودن جهان است. ولی روس‌ها معتقد به نظام منطقه‌ای هستند. معتقدند منطقه اوراسیا باید تحت هژمونی روسیه و هدایت این منطقه در دست ساختارهای روسی باشد. ولی آمریکایی‌ها حاضر به رسمیت شناختن هیچ کدام از این ساختارها نیستند.
کرمی ویژگی‌های ترامپ برای سیاست آمریکا را به این صورت برشمرد: راست گرایی، عمل‌گرایی (امکان توافق در حکومت‌های عمل‌گرا بیشتر از دولت‌های ایدئولوژیک است)، اهمیت مسائل اقتصادی برای ترامپ، اصلاح زیرساخت‌های آمریکا، کاهش هزینه‌های نظامی، یک جانبه‌گرایی، و اولویت اول ترامپ چین و جلوگیری از ظهور چین در آینده نزدیک است.
وی در پایان گفت: شخص ترامپ با این ویژگی‌ها می‌تواند بر ساختار موجود غلبه و به نظر می‌آید نقش ترامپ محدود و امکان تحول روابط وجود دارد. روابط از تقابل به مذاکره تحول پیدا می‌کند. نتیجه مذاکرات دو طرف صرفاً بر سر موضوعات فوری‌تر مثل اوکراین خواهد بود. دولت ژرف در آمریکا اگر راضی به مذاکره شود از روسیه هزینه سنگینی مثل جدایی روسیه از چین درخواست خواهد کرد. نزدیک شدن آمریکا به روسیه برای ایران محدود کننده خواهد بود.


دفعات مشاهده: 129 بار   |   دفعات چاپ: 19 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر



CAPTCHA

آخرین مطالب سایت